و يا بعداً اين علم را به دست آوريم، در اين صورت برهان مذكور، صرفاً يك برهان انّي (يعني برهاني كه فقط انّيّت و وجود چيزي را اثبات ميكند) نخواهد بود (بلكه برهاني لمّي است و علاوه بر انّيّت، مفيد لمّ و علّت نيز هست).
علّت قريب و بعيد در برهان لمّي
در اينجا ممكن است اشكالي مطرح شود و آن اينكه: شما قبلا گفتيد در برهان لمّي بايستي علّت قريب به عنوان حدّ وسط اخذ شود، ولي در اينجا ميگوييد همان علّت قياس قبلي، علت يقين در قياس بعدي هم محسوب ميشود و طبيعتاً اين علّت، علّت بعيده خواهد بود نه علّت قريبه؟
شيخ(رحمه الله) در پاسخ ميفرمايد: بله، اگر ما علّت بعيدي را بدون توجه به قياسات ديگر به عنوان حدّ وسط براي اثبات نتيجهاي اخذ كنيم، موجب يقين نميشود، امّا اگر خود اين علّت بعيده از راه قياس ديگري يقيني شده باشد، مفيد يقين به نتيجه نهايي خواهد بود.
خلاصه آنكه:اگر در برهان از عليّت معالواسطه هم استفاده كنيم،به لمّيّت برهانضرري نميزند.
مثال: اگر بگوييم زيد چون انسان است; پس حسّاس است، در اينجا زيد حدّ اصغر و انسان حدّاوسط و حسّاس حدّ اكبر است، ولي انسان، علّت قريب حساسيت نيست بلكه علّت بعيد است; چراكه ميگوييم انسان چون حيوان است حساس است، پس حيوان، علّتِ قريب خواهد بود. در اين قياس وقتي كبري را لحاظ ميكنيم يعني «هر انساني حسّاس است» از دو حال خارج نيست: يا به اين قضيه يقين داريم يا نداريم.
اگر يقين نداشته باشيم كه قياس مذكور اصلا برهان نخواهد بود چه رسد به اينكه پيرامون انّي بودن و لمّي بودن آن بحث كنيم[1]. و اگر بدون ملاحظه حيوانيت يقين كرده باشيم كه انسان، حساس است اين يقين، تامّ نخواهد بود و بنابراين، نتيجه ما يعني «زيد حساس است» نيز يقيني تامّ و دائمي نخواهد بود و امّا اگر پيشتر يا بعداً (به صورت اصل موضوع) بدانيم كه هر انساني از آن جهت كه حيوان است حساس است، در اين صورت اين برهان، برهان انّي نيست بلكه لمّي است.[2]
[1] عبارت «فضلا أن يكون برهان إنّ» كه در برخي نسخ آمده، بهتر است به «فضلا أن يكون برهان لمّ» تبديل شود. [2] به فصول پنجم و ششم از مقاله پنجم اساس الإقتباس خواجه طوسي(رحمه الله) رجوع كنيد.