آورده است، امّا از آنجا كه اين بحث ارتباط و پيوند و ثيقي با مبحث مبادي برهان دارد، شيخ(رحمه الله) با طرح اين ارتباط و اشاره به آن در عنوان بحث، آن را مقدّم داشته است.
مطالب اصلي و فرعي
ارسطو در مقاله دوم از كتاب برهانْ مطالب را به چهار نوع تقسيم كرده است:
«و الأشياء التي نطلبها هي اربعة: احدها أنّه يوجد، و الآخر لماذا، إن كان موجوداً، و ما هو»[1]. خود شيخ(رحمه الله)نيز در مقاله چهارم همين كتاب در فصل نخست مينويسد: «فإنها بحسب ما يبحث عنه في هذا الموضع أربعة» و مراد او از چهار مطلب، هل بسيطه، هل مركبه، مطلب لم و مطلب ما ميباشد.
برخي از منطقيان ابتدا مطالب را به دو دسته «اصلي و فرعي» تقسيم ميكنند: مطالب اصلي عبارتند از مطلب ما (چيستي)، مطلب هل (هستي) و مطلب لم (چرايي). حكيم سبزواري(رحمه الله) به نظم گفته است:
و مطالب فرعي عبارتند از: مطلب اي، مطلب كَمْ، مطلب كيفَ، مطلب اَيْنَ، مطلب متي و... مطالب اصلي در مورد همه موجودات از واجب تا هيولا قابل طرحاند، امّا مطالب فرعي قلمرو محدودي دارند. مثلا كمّ و كيف و زمان و مكان فقط در ماديّات مطرحاند و در مجردات راه ندارند، شايد از اين رو آنها را اصلي و اينها را فرعي ناميدهاند. وجه ديگر اين است كه مطالب فرعي قابل ارجاع به ديگري هستند امّا مطالب اصلي چنين نميباشند.
هر يك از سه مطلب اصلي نيز به دو قسم تقسيم شده است: «ما» شارحه و «ما» حقيقي; «هل» بسيطه و «هل» مركّبه; «لم» ثبوتي و «لم» اثباتي. متأخرين تقسيم ديگري نيز در باب «لم» مطرح كردهاند و آن، تقسيم «لم» به «لم فاعلي» براي سؤال از فاعل و «لم غايي» براي سؤال از غايت است. خود ارسطو به تقسيم هل به بسيطه و مركّبه اشاره كرده است امّا در باب مطالب، اشاره روشني به تقسيم «ما» و «لم» ندارد[3].
شيخالرئيس(رحمه الله) نيز به تبع ارسطو، مطالب را در فصل اوّل از مقاله چهارم به چهار قسم تقسيم