با اين حال، ملحدان و فريب خوردگان داخلى ـ حتى گاهى در لباس دفاع از اسلام و تشيع ـ شبهاتى را در اين زمينه مطرح مىكنند كه ممكن است ذهن جوانان و نوجوانان ما را مغشوش كند. براى پاسخ به اين شبهات، از باب مقدمه به بعضى از روايات متواتر درباره مسأله امامت و خلافت اميرمؤمنان(عليه السلام) كه شيعه و سنى در مورد آنها اتفاق نظر دارند و هم چنين به تعدادى از كتابهاى فراوانى كه در اين زمينه نوشته اند، اشاره شد.
يكى از اين احاديث، حديث «يوم الدار» است. در جلسه قبل اين حديث را به تفصيل نقل كرديم. بر اساس اين روايت، روزى كه پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مأمور شدند دعوت خود را علنى كنند، خويشان خود را به مهمانى دعوت كردند و در آن مجلس فرمودند: اولين كسى كه به من ايمان بياورد و مرا تصديق كند وصى، وارث، وزير و خليفه من خواهد بود. بزرگان اهل تسنن تصريح كردهاند كه در اين مجلس تنها على بن ابى طالب(عليه السلام) دعوت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) را اجابت كرد. از اين رو پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نيز به آن حضرت اشاره كرده و فرمودند: اِنَّ هذا أَخى و وَصيّى و وَزيرى و خَليفَتى فيكُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ و أَطيعُوا.1
درباره اين حديث اين سؤال مطرح شده است كه در آن مجلس حضرت ابوطالب(عليه السلام) نيز حاضر بودند، چرا ايشان به پيامبر(صلى الله عليه وآله) ايمان نياوردند؟
البته مسأله ايمان حضرت ابوطالب(عليه السلام) و بحث از آن، اختصاصى به اين حديث ندارد و در كل يكى از مسايل اختلافى بين شيعه و سنّى است. برادران اهل تسنن معتقدند، ابوطالب(عليه السلام) تنها به واسطه عاطفه خانوادگى از