به آن تعلق گرفته است. به عبارت ديگر، اراده تشريعى الهى يعنى آنچه كه خداوند آن را از مردم مىخواهد و مردم مكلَّف به انجام آن هستند. بنابراين، احكام اسلامى يعنى آنچه اراده تشريعى الهى به آن تعلق گرفته است.
اكنون اين پرسش مطرح است كه چگونه مىتوان به اراده تشريعى و خواست خداوند پى برد؟ در پاسخ بايد بگوييم، چند راه براى كشفِ اراده تشريعىِ خداوند وجود دارد: گاهى حكم اسلام به وسيله آيات قرآن كشف مىشود؛ مثلاً چگونگى «مجازات سارق» را مىتوان از اين آيه قرآن كشف كرد:
وَ السّارِقُ وَ السّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما جَزاءً بِما كَسَبا نَكالاً مِنَ اللّهِ وَ اللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛1 و مرد و زن دزد را به سزاى آنچه كرده اند، دستشان را به عنوان كيفرى از جانب خدا بِبُريد، و خداوند توانا و حكيم است.
يا از اين آيه شريفه مىتوان به قانون «مجازات مرد و زن زناكار» پى برد:
الزّانِيَةُ وَ الزّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِد مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَة وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ؛2 به هر زن زناكار و مرد زناكارى صد تازيانه بزنيد، و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد، در (كار) دين خدا، نسبت به آن دو دل سوزى نكنيد، و بايد گروهى از مؤمنان در كيفر آن دو حضور يابند.
[1] مائده (5)، 38. [2] نور (24)، 2؛ آيات ديگر قرآن كريم در حرمت فعل زنا از اين قرار است: فرقان (25)، 68؛ ممتحنه (60)، 12؛ اسراء (17)، 32؛ نور (24)، 3.