مى آيد تا اين كه در سال 56 نهضت دوباره اوج مىگيرد و در بهمن سال 57 شاهد پيروزى انقلاب اسلامى هستيم.
در دهههاى اخير در بسيارى از كشورهاى اسلامى شاهد ظهور نهضت بيدارى مردم مسلمان بوده ايم. آنان متوجه خطر دشمنان اسلام و تلاش آنها براى نابودى اسلام شده اند. در گذشته تمام كشورهاى اسلامى در يك مجموعه بزرگ تر به نام امپراتورى عثمانى قرار داشتند و امپراتور نيز به عنوان خليفه پيغمبر حكومت مىكرد. بر اساس برنامهها و توطئههايى كه از سالها پيش، از سوى دشمنان اسلام طراحى شده بود، امپراتورى عثمانى تضعيف شد و به دهها كشور كوچك تر تقسيم گشت. پس از چندى مسلمانانِ با غيرت، متوجه تهاجم عليه اسلام شدند. آنان مىديدند كه اگر اين وضعيت ادامه پيدا كند، در هيچ كشورى حكومت اسلامى باقى نخواهد ماند. از اين رو شخصيتهايى ممتاز، دورانديش و غيور از كشورهاى اسلامى به فكر چاره افتادند. در اين كه چگونه ممكن بود حيثيت از دست رفته جهان اسلام را احيا كرد، اختلاف نظر وجود داشت و طرح و برنامه مشخصى وجود نداشت. مرحوم سيد جمال الدين اسدآبادى در اين راه فعاليتهاى گستردهاى انجام داد. او تلاش كرد سلاطين كشورهاى اسلامى را به يكديگر نزديك سازد و از اين طريق نوعى اتحاد يا ارتباط نزديك بين كشورهاى اسلامى فراهم آورَد. از اين رو او در ايران با ناصرالدين شاه و در تركيه با سلطان عبدالحميد و در مصر با فرمانرواى آن كشور بحث و گفتگو كرد؛ ولى تلاش اين مصلح بزرگ و ديگر مصلحان به جايى نرسيد. دليل اين امر آن بود كه سلاطين كشورهاى اسلامى آن چنان