اگر ولايت را در اين قبيل آيات به معناى «دوست داشتن» بگيريم، در عالم اسلام افرادى كه از اين ولايت محروم باشند بسيار كم هستند؛ حتى مىتوان گفت امروزه ديگر اثرى از چنين افراد و گروههايى وجود ندارد و نسل آنان منقرض شده است. در زمانهاى گذشته عدهاى به عنوان «ناصبى» يا «خارجى» با اهل بيت(عليهم السلام) سر آشتى نداشتند و با آنان دشمنى مىورزيدند. به هر حال، در مورد چنين كسانى بايد در اصل ايمانشان نسبت به خدا و پيامبر(صلى الله عليه وآله) شك كرد. با توجه به توصيهها و سفارشاتى كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) درباره اهل بيت(عليهم السلام) فرموده است، به طور طبيعى همه افرادى كه به پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) ايمان دارند، بايستى اهل بيت: را نيز دوست داشته باشند.
در هر صورت، امروزه به سختى مىتوان مسلمانى را يافت كه ولايت به معناى دوستى اهل بيت(عليهم السلام) را نداشته باشد. بنده با مسلمانان كشورهاى مختلف تماس و معاشرت داشتهام و از نزديك ديدهام كه همه آنان به اهل بيت(عليهم السلام) علاقه دارند. برخى از اين مسلمانان كه از برادران اهل تسنن هستند، در مقام محبت و اظهار دوستى حتى از ما شيعيان پيشى مىگيرند. يك بار به اتفاق متولى آستانه حضرت معصومه(عليها السلام) به كشور مالزى سفر كرده بوديم. در يكى از روزها صبحانه را مهمان يك روحانى سنّى مذهب از اهل مصر بوديم. در مجلس ما مهمان ديگرى از اهل مصر نيز حضور داشت. مهمان مصرى قصيدهاى در مدح اهل بيت(عليهم السلام) خواند كه بنده و متولى آستانه حضرت معصومه(عليها السلام) هر دو به گريه افتاديم. آرى، يك سنّى مذهب در يك كشور غريب، در مدح حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام) و اهل بيت(عليهم السلام) شعرى آن چنان زيبا و عالى مىسرايد كه انسان را تحت تأثير قرار مىدهد! در همين سفر به يكى از شيوخ اهل سنّت كه اهل مصر بود و