اين مطلب هم باشيم كه روزى بايد حساب هر رأى و امضايمان را پس بدهيم. چه بسا همين رأى ما باعث پيروزى فردى شود كه حكمى از احكام اسلام را تعطيل نمايد و هزاران نفر را به گناه مبتلا كند. در اين صورت ما در گناه همه آنها شريك هستيم. البته هركس اختيار رأى خود را دارد و هر كارى كه بخواهد، مىتواند با آن انجام دهد؛ اما بايد به مسؤوليتش هم ملتزم باشد. ممكن است روزى بگويند، شما در تمامى فسادها و گناهانى كه بين چند ميليون مردم ايران از سال فلان تا فلان انجام گرفت، شريك هستى! چرا؟ چون شما رأى دادى كه اين افراد سر كار بيايند، اگر شما رأى نداده بودى، اين افراد در مسند قدرت قرار نمىگرفتند و اين كارها هم نمىشد.
ما بايد مسؤوليت خطير خود را درك كنيم. بايد ببينيم منشأ حب و بغض هايمان چيست. بايد ببينيم اگر براى كسى زنده باد و مرده باد، مىگوييم براى چه مىگوييم. مبادا «كينههاى بدر و خيبر» در دلهاى ما باشد و باعث شود كه «لا حُبّاً لِمُعَاوِيَة بَلْ بُغْضًا لِعَلِىٍّ(عليه السلام)» كارى انجام دهيم!
نبايد تعجب كرد كه مگر كار و رأى يك نفر چقدر مىتواند تأثير داشته باشد كه مىگوييم يك نفر در گناه ميليونها نفر شريك مىشود! كافى است براى نمونه، به قضاياى صدر اسلام توجه كنيم. در صدر اسلام آتش فتنهاى افروخته شد كه اكنون بيش از 1400 سال است كه مسلمانان در آن مىسوزند. ميليونها و بلكه ميلياردها نفر در طول اين مدت، در اثر اين فتنه از راه يافتن به حقيقت بازمانده اند. پايه گذاران اين فتنه بيش از چند نفر نبودند، اما كار همان چند نفر براى گمراه كردن اين ميلياردها نفر كافى بود! به همين دليل نيز آنان غير از تبعات اعمال مستقيم خود، بار گمراهى اين ميلياردها نفر را نيز بايد بر دوش بكشند.