اسم الکتاب : بهترین ها و بدترین ها از دیدگاه نهج البلاغه المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 63
[کتاب] نيست مگر پندی و قرآني روشن و روشنگر، تا هرکه را [دلي] زنده است بيم دهد و گفتار [خدا] دربارة کافران محقق شود.
از منظر قرآن، دلمردگان و بيبهرهگان از حيات انساني کسانياند که روزنههاي فهم و تعقل حقيقت و شناخت مسير کمال و سعادت به رويشان بسته شده است؛ زيرا آنان به جاي خالق و پروردگار عالم، هواي خود را معبود خويش ساختهاند و تنها درصدد تأمين خواستههاي دل برآمدهاند:
أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلاً * أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً؛[1] آيا کسي که هواي [نفس] خود را معبود خويش گرفت ديدي؟ پس آيا تو بر او گماشته و کارگذاري؟ يا ميپنداري که بيشترشان [حق را] ميشنوند يا درمييابند؟ آنها جز مانند چهارپايان نيستند بلکه گمراهترند.
چرايي فروتر بودن گمراهان از چارپايان از منظر قرآن
خداوند از آن روي گمراهان را از حيوانات پستتر ميخواند که حيوان هيچگاه به خود زيان نميرساند، و از خوردن غذا يا علفي که براي او ضرر دارد خودداري ميکند. حتي برخي از حيوانات وقتي بيمار ميشوند، به حکم غريزه با خوردن بعضي از گياهان خود را مداوا ميکنند. اما انسانِ گمراه با انحراف از مسير حق و آلوده و بيمار ساختن قلب خويش، به خود زيان ميرساند. همچنين حيوان در چارچوب غرايز خدادادياش گام برميدارد و از آن تخطي نميکند. اما انسان از عقل و نيروهايي برخوردار است که او را به سوي مطلوب و کمال خاصش هدايت ميکنند، و چون از حکم عقل و فطرت که او را به سوي کمال فرا ميخوانند سر پيچد و از امکاناتي که سعادت ابدي او را تأمين