كُونُوا أَحْلاسَ بُيُوتِكُمْ؛[1] فرشهاى خانههايتان باشيد (كنايه از آنكه در خانههايتان بمانيد و در اجتماع مردم حاضر نشويد).
تعيين حد و مرز ارتباط با ديگران
آيا آنچه در روايت بالا درباره انزواطلبى آمده و در حديث قدسى مورد بحث نيز عبارت «كُنْ حِلْسَ الْبُيُوتِ» بر آن دلالت دارد، دستور اوّلى و همگانى اسلام است، يا مربوط به شرايط استثنايى است كه ضرورت ايجاب مىكند مؤمنان براى مصون ماندن عقايد و اخلاقشان، از اجتماعات فاسد دورى كنند؟ آيا اسلام به كسانى كه درصدد اصلاح خويش و حركت در مسير خدا هستند دستور مىدهد از جامعه كنارهگيرى كنند يا دستكم رهبانيت و انزواطلبى، به عنوان گزينهاى برتر و مرامى ممتاز از سوى اسلام توصيه شده، گرچه الزامى در گزينش آن نيست؟ يا آنكه اسلام با توجه به اين كه همه افراد بشر فرزندان آدم هستند، معاشرت و ارتباط با همه افراد را صرفنظر از آنكه صالح يا فاسد باشند، روا مىداند و كنارهگيرى از جامعه مورد پسند اسلام نيست، گرچه افراد بايد بكوشند دامن به گناه و فساد نيالايند؟ يا آنكه اسلام راه سوم و ميانهاى را معرفى مىكند، همان راهى كه در شريعت حضرت موسى(عليه السلام)معرفى شده و در روايات اهلبيت(عليهم السلام) نيز مورد توجه قرار گرفته است و آن اين كه مؤمنان در درجه اول بايد با انسانهاى صالح معاشرت و ارتباط