شد، بايد در جبهه حاضر شود و به دفاع بپردازد. فرزندان رشيد اين ملت در طول 8 سال دفاع مقدس دقيقاً از همين منطق پيروى كردند و جانبازىهاى آنان بر همين اساس تفسير مىشود و توجيه مىيابد. از خداى متعال مسألت داريم كه آن عزيزان را ميهمان سرور و سالار شهيدان، حضرت اباعبدالله الحسين(عليه السلام) قرار دهد.
پرسش دوم: رابطه حفظ دين با بذل جان
اكنون نوبت پرسش ديگر و رسيدگى به پاسخ آن است. سؤال اين بود كه چه رابطهاى بين قيام امام حسين(عليه السلام) و حفظ اسلام وجود دارد و چگونه شهادت آن حضرت موجب بقاى اسلام گرديد؟ شكل كلى اين سؤال اين است كه اصولا دادن خون و جان، و حفظ و بقاى دين چه رابطهاى با يكديگر دارند؟
نظير پرسش اول، در اينجا نيز ابتدا بايد خود سؤال و شبهه را مقدارى بپروريم و بيشتر باز كنيم:
برخى احكام و تكاليف در دين جنبه شخصى و فردى دارد؛ بدين معنا كه هر كس اگر فقط خودش باشد و خودش، مىتواند آن تكليف را انجام دهد. به عبارت ديگر، در اين مواردْ تكليف متوجه فرد است و انجامش از فرد خواسته شده است. براى مثال، نماز از اين سنخ تكاليف است. نماز من به كس ديگرى ربطى ندارد و وظيفهاى است براى شخص من و خودم بايد اين وظيفه را انجام دهم. در اينجا هنگامى كه مىخواهم نماز بخوانم، طبق دستور مذهب و مرجع تقليد خودم وضو مىگيرم و نماز مىخوانم.
در مورد اين سنخ تكاليف كه جنبه شخصى دارد، اگر فرد در شرايط و موقعيتى قرار بگيرد كه با انجام آن تكليف جانش به خطر بيفتد، در آنجا همانگونه كه در پرسش اول اشاره كرديم، فرد بايد تقيه كند؛ يعنى بايد در ظاهر