بنابراين، حفظ جان در اسلام بسيار مهم است و در تعارض با بسيارى از تكاليف، حفظ جانْ مقدّم است و بايد براى حفظ جان خود، آن تكليف را در آن شرايط ترك كرد و كنار گذاشت. اشاره كرديم كه حتى در مورد واجبات اساسى و مهمى همچون نماز و روزه و مانند آنها، اگر انجامشان موجب به خطر افتادن جان فرد شود، نبايد آنها را انجام دهد.
واجبات كه جاى خود دارد، همانگونه كه صريح آيه قرآن اشاره دارد، براى حفظ جان مىتوان اصل اسلام و ايمان و تشيع را نيز كنار گذاشت و به ظاهر اظهار كفر و بىدينى كرد. اين امر اختصاص به فرد هم ندارد و حتى اگر گروه و جامعهاى از مسلمانان نيز در چنين شرايطى قرار بگيرند، مىتوانند به ظاهر از اسلام و ايمان برائت و بىزارى بجويند. در هر صورت، دايره تقيه بسيار وسيع و فراگير است.
نقد يك نظريه در تحليل حادثه عاشورا
اكنون سؤال اين است كه پس چرا امام حسين(عليه السلام) در مقابل يزيديان تقيه نكرد؟ نه تنها تقيه فردى و شخصى نكرد و جان خويش را نجات نداد، كه فرزندان، همسران، برادران، خويشان و دوستان و حتى طفل شيرخوار خود را نيز وارد معركه كربلا نمود و در اين راه قربانى كرد. اين حركت امام حسين(عليه السلام)چگونه با موازين فقهى اسلام كه شرح آن گذشت قابل تطبيق است و توجيه مىشود؟ اين پرسشى بسيار مهم و اساسى است.
پرسش مذكور سابقهاى ديرينه دارد و از ديرباز مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. برخى كوتهنظران در پاسخ به اين سؤال، به جاى پاسخگويى، به پاك كردن اصل مسأله پرداختهاند و در واقع از دادن پاسخ فرار كردهاند. اين افراد مىگويند، امام حسين(عليه السلام) نمىدانست كه كشته مىشود، وگرنه به سمت