أَإِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ؛[1] آيا شما به جاى زنان، از روى شهوت با مردان درمى آميزيد؟ بلكه شما مردمى جهالت پيشه ايد.
بنابراين، استفاده صحيح از غريزه جنسى منوط به اين است كه ارضاى آن از مسير فطرى انجام گيرد. اگر اينگونه شد، اين غريزه نه تنها مانع پيشرفت آدمى نخواهد شد، بلكه حتى مىتواند با شرايطى به عبادت تبديل شود و به پيشرفت و كمال انسان و تقربش به خداى متعال كمك كند. اما اگر كسى اين غريزه را به بىراهه برد و منحرف ساخت و نعمت خداوند را تباه كرد، مسؤوليت عواقب اين امر بر عهده خود او است و نمىتوان اشكال را به گردن غريزه جنسى انداخت. غريزه جنسى يك نعمت الهى، و اشتها و ميلى است كه خداوند براى بقاى نسل بشر در وجود انسان قرار داده، و در شرايطى حتى مىتواند موجب قرب الى الله و رسيدن به اجر و پاداش اخروى شود. حال اگر كسى اين غريزه را به طور ناصحيح به كار گرفت و موجب تباهى خود و ديگران گرديد، آيا مىتوان نتيجه گرفت كه غريزه جنسى ذاتاً امرى بد و شرّ و ناپاك است و غير از ضرر و زيان براى انسان ثمرى ندارد؟
اهميت كنترل غريزه جنسى در نيل به فلاح
نكته قابل توجه ديگر در اين آيات، اهميتى است كه به كنترل غريزه جنسى، به عنوان يكى از شرايط رسيدن به فلاح و رستگارى داده شده است. در آيات قبل كه در راستاى شرايط فلاح، بحث نماز، دورى از لغو، و دادن زكات مطرح شد، براى هر يك از اين سه موضوع يك آيه آورده شده است، اما براى مسأله كنترل غريزه جنسى به تنهايى سه آيه اختصاص يافته است:
در هر صورت، براى رسيدن به فلاح، و رهايى از خطراتى كه در اين مسير وجود دارد و دامهايى كه شيطان گسترده است، انسان بايد كاملا مراقب غريزه جنسى باشد و در اين