سرگرم لغو باشند و فرد گذرش به آنها بيفتد، و در جايى كه خود انسان به كار لغو مبادرت ورزد گفته نمىشود: مَرَّ بِاللَّغْو. بنابراين تعبير اين آيه از تعبير سوره مؤمنون اخص است و فقط ناظر به مواردى است كه گذر فرد به كسانى مىافتد كه آنها در حال ارتكاب «لغو» هستند. آيه مىفرمايد: عبادالرحمان اگر با چنين صحنهاى مواجه شوند توقف نمىكنند و بزرگوارانه از كنار آن عبور مىكنند.
سؤالى كه در اينجا پيش مىآيد اين است كه پس مسأله «نهى از منكر» چه مىشود؟ از نظر احكام و دستورات اسلامى، يك مسلمان حق ندارد نسبت به گناه بىتفاوت باشد. از اين رو اگر مسلمانى به افرادى برخورد كرد كه مشغول گناه هستند، در صورت فراهم بودن شرايط، واجب است كه نهى از منكر كند و آنها را از گناه بازدارد. البته نهى از منكر مراتبى دارد و گاه به مرحلهاى مىرسد كه انسان بايد با زبان تند صحبت كند، يا اگر مسائلِ حكومتى باشد و انسان در اين راستا مقام و مسؤوليتى در حكومت داشته باشد، گاهى كار به زور و برخورد فيزيكى هم كشيده مىشود. در هر صورت، اجمالا نشانه ايمان و عبوديت اين نيست كه اگر انسان به گناه ديگران برخورد كرد، بزرگوارانه و بىتفاوت از كنار آن بگذرد، بلكه وظيفه دارد از آن جلوگيرى نمايد.
همچنان كه اشاره كرديم، قدر متيقن از «لغو» كار حرام است. از اين رو معناى اين جمله كه «وَإِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراما» اين است كه عبادالرحمان كسانى هستند كه وقتى با اشخاصى روبهرو مىشوند كه مشغول گناه هستند، بزرگوارانه از كنار آنها مىگذرند. اشكال اين است كه ظاهر اين مطلب با مسأله «وجوب نهى از منكر» سازگارى ندارد.
نگاهى به آيه 55 از سوره قصص
براى حل اين مشكل مناسب است آيهاى شبيه اين آيه را كه در سوره «قصص» آمده است مورد توجه قرار دهيم. در آن آيه چنين آمده است: