شد. البته عالم برزخ ضمانتى ندارد و مرتكب كبيرهاى كه بىتوبه از دنيا رفته، ممكن است سالهاى طولانى در عالم برزخ معذب باشد.
به هر حال از نظر ما خلود در جهنم براى كسى كه مرتكب كبيره باشد ثابت نيست و خلودْ مختص كفار است، آن هم كفارى كه از روى عناد كفر ورزيده باشند و در عين حال كه حجت برايشان تمام شده، به دين حق ايمان نياورده باشند. اما مشكلى كه در اينجا وجود دارد اين است كه آيهاى كه فعلا محل بحث ما است، ظاهرش اين است كه مرتكب كبيره مخلَّد در آتش است:
وَمَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً * يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهانا؛ و هركس اين كارها را انجام دهد مجازات سختى خواهد ديد. عذاب او در قيامت دو چندان مىگردد و براى هميشه با خوارى در آن خواهد ماند.
اكنون بايد ببينيم اين مشكل چگونه قابل حل است و چگونه مىتوان تعارض بين اين آيه و ادلهاى را كه بر عدم خلود مرتكب كبيره دلالت مىكنند برطرف كرد.
وجوهى براى حل مسأله
براى حل مشكل مذكور برخى از مفسران گفتهاند اسم اشاره «ذلك» در آيه به مجموع اين سه گناه برمىگردد و معناى آيه اين است كه اگر كسى مجموع اين سه گناه را مرتكب شود موجب خلود در جهنم خواهد بود. در اين سه گناه هم آنچه اصل است و موجب خلود در آتش مىشود گناه شرك است و آن دو گناه ديگر (قتل نفس و زنا) طفيلى هستند؛ چرا كه به نص قرآن فقط اين گناه شرك است كه آمرزيده نمىشود و بقيه گناهان را خداوند براى هركس كه بخواهد مورد عفو قرار مىدهد:
إِنَّ اللهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ[1] يَشاء؛ مسلّماً خداوند اين را كه به او شرك ورزيده شود، نمىبخشايد و غير از آن را براى هركس بخواهد، مىبخشد.
اما اين پاسخ نمىتواند چندان مورد قبول باشد، چرا كه اولا برخلاف ظاهر آيه است و ثانياً آيه ديگرى نيز در قرآن وجود دارد كه مجازات قتل نفس عمدى را خلود در جهنم