كنيم، بايد بگوييم تأثير اين اعتقاد در مورد بسيارى از ما به غايت اندك و بسيار كمرنگ و ضعيف است.
در اين زمينه انسان هنگامى كه احوال علما، اوليا، انبيا و ائمه(عليهم السلام) را مىبيند يا مىشنود و مطالعه مىكند حقيقتاً در حيرت و تعجب فرو مىرود! آدمى به راستى درمىماند كه اين راز و نيازها، دعاها، مناجاتها و سوز و گدازها از كجا و براى چيست؟! اميرالمؤمين(عليه السلام)، امام سجاد(عليه السلام) و ساير ائمه(عليهم السلام) با اينكه معصوم بودند و گناهى مرتكب نمىشدند، با اين حال چه مناجاتهاى طولانى و گريه و زارىهايى داشتند اين نشانه آن است كه آنها راست مىگفتند و واقعاً به آخرت اعتقاد داشتند؛ برخلاف ما كه اين امور تنها لقلقه زبانمان است و در حالات و رفتارمان كمتر مىتوان ترسى نسبت به قيامت و عذاب جهنم مشاهده كرد. در اين زمينه، بنده ابتدا خودم را مىشناسم و اقرار مىكنم كه شايد از همه مقصرترم و كوتاهىهايم از همه بيشتر است.
در هر صورت، دستكم، خوب است مقدارى پيرامون آياتى كه درباره جهنم و عذاب و آخرت در خود آيات قرآن آمده دقت و تأمل كنيم. اگر رواياتى را كه در اين زمينه وارد شده، در سند يا دلالتش مناقشه كنيم، اما در آيات قرآن كه نمىتوان تشكيك كرد و آنها را به شوخى گرفت. تأمل در اين آيات مىتواند در نفس انسان تأثير بگذارد و او را از خواب غفلت بيدار كند. مقايسه اين امور با برخى موارد مشابه دنيوىِ آن كه صدها هزار مرتبه ضعيفتر است، گوشهاى از بزرگىِ خطرى را كه در كمين آدمى است آشكار مىكند و مىتواند براى او مفيد و سازنده باشد.
رسوايى، عذابى خُردكننده
از جمله مواردى كه در قرآن در مورد عذاب گناهكاران در آخرت آمده، ذلت و فضيحتى است كه در آنجا دامنگير آنها خواهد شد. تجسم اين مسأله حقيقتاً بسيار پندآموز و هشداردهنده است. خوب است لختى تأمل كنيم و ببينيم ما در اين دنيا تا چه حد به فكر عزت و آبرويمان هستيم و چقدر مراقبيم كه اگر نقطه ضعف و لغزشى داريم، كسى متوجه آن نشود و آبرويمان نريزد. گاهى اگر كسى احياناً به لغزشى از ما پى ببرد، ممكن