آيا از آنان مىترسيد؟ با اينكه اگر مؤمنيد خدا سزاوارتر است كه از او بترسيد. با آنان بجنگيد، تا خدا آنان را به دست شما عذاب و رسوايشان كند و شما را بر ايشان پيروزى بخشد و دلهاى گروه مؤمنان را خنك گرداند و خشم دلهايشان را ببرد.
اما گاه نيز براى انگيزش مجاهدان سپاه اسلام، مسأله برخوردارى از غنايم را پيش مىكشد:
وَعَدَكُمُ اللهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَها فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ وَكَفَّ أَيْدِيَ النّاسِ عَنْكُم؛[1] و خدا به شما غنيمتهاى فراوانى وعده داده كه به زودى آنها را خواهيد گرفت و اين [پيروزى]را براى شما پيش انداخت و دستهاى مردم را از شما كوتاه ساخت.
اينگونه بيان و تربيت و برخورد، كه براى ترغيب به جهاد حتى وعده به دست آوردن غنيمت هم مطرح شود، براى رعايت ضعفاى مؤمنان است كه هنوز ايمانشان چندان قوى نشده است. خداوند براى آنكه اين افراد هم از لطف الهى محروم نمانند گاهى با مردم اينگونه سخن گفته است، و گرنه مؤمنان خالص هيچگاه براى غنيمت و مانند آنها مبارزه و جهاد نمىكنند.
در هر صورت، حقيقت اين است كه اگر ما براى تواضع ارزش قائليم و تكبر را ضد ارزش مىدانيم، به سبب حقيقتى است كه در وراى آنها وجود دارد. اسلام اين دو را چون واقعاً در سعادت و شقاوت انسان و رسيدن او به قرب الهى يا بازماندنش از قرب تأثير دارند ارزش و ضد ارزش مىداند. از ديدگاه اسلامى، خوب بودن تواضع و ساير ارزشها بدان جهت نيست كه عقلا اين رفتارها را مىپسندند و فاعل آنها را ستايش مىكنند، بلكه به لحاظ تأثير آنها در تحقق كمال انسان است.
رمز پيشبرندگى تواضع و بازدارندگى تكبر
اما اكنون اين سؤال وجود دارد كه به راستى تواضع چه نقشى در رسيدن انسان به سعادت و قرب الهى ايفا مىكند و تكبر و فخرفروشى و به خود باليدن چه ضررى براى سعادت انسان دارد و چگونه در راه قرب او به خداوند ايجاد مانع مىكند؟ اگر انسان نمازش را بخواند، روزهاش را بگيرد، حجش را برود، جهاد نمايد و زكاتش را بدهد و در