دريايي و زميني و استفاده از آنها در مسافرتها را يادآور ميشود، سپس با استفاده از تداعي معاني، ذهنها را به سفر انسان به سوي خداوند و ملاقات با وي که بسيار مهمتر و با ارزشتر از سفرهاي دنيوي است، منتقل ميکند. البته بايد توجه داشت که گرچه نگرش به نعمتهاي دنيا از راه تداعي معاني و استعدادي که خداوند در ذهن انسان براي انتقال از معنايي به معناي ديگر قرار داده، ميتواند ما را به نعمتهاي ارزندهتر و با ارزشتر آخرت منتقل کند و در نتيجه توجه انسان را به آخرت و زندگي ابدي جلب كند؛ اما چون استعداد تداعي معاني در انسان چون شمشيري دولبه ميباشد، ممکن است انسان از اين سازوکار ذهني سوء استفاده کند و توجه به نعمتهاي خدا او را به معاني و خواستههاي پست منتقل سازد و به تحريك شيطان تداعي معاني در جهت باطل انجام گيرد.
کاربرد تأويل و تداعي معاني در روايات
قرآن در مواردي انتقال و تداعي معاني بجا و مؤثر باشد از اين ساز و كار ذهني استفاده ميكند؛ اما در مواردي نيز يا به دليل آن که سياق آيات اقتضا نميکرده و يا به دليل وجود حکمت ديگري که ما از فهم و درک آن ناتوانيم، اين تداعي معاني در کلام خداوند صورت نپذيرفته است؛ اما امکان آن براي ما فراهم است؛ براي نمونه، وجود ستارگان در آسمان بهرهها و استفادههاي زيادي از جمله تشخيص وقت و تعيين جهات براي ما دارد. در گذشته که وسايل و تجهيزات جهتيابي وجود نداشت، در سفرهاي زميني و دريايي از موقعيت ستارگان شمال،