گفتيم بنابر ظاهر آيه شريفه، انسان با رنج و تلاش به سوي خداوند حرکت ميکند و اين حرکت نميتواند از قبيل حرکت انتقالي و مکاني و حرکت در اعراض باشد. بدين مناسبت مسأله حرکت جوهريه را مطرح کرديم که بر اساس آن، حرکت و تغيير تدريجي در جوهر و ذات موجودات رخ ميدهد و چنان نيست که تنها اعراض موضوع حرکت و تغيير تدريجي باشند و جوهر و ذات موجودات، ثابت و بدون حرکت باشد، بلکه جوهر و ذات اشياء و موجودات نيز همواره در حرکت بوده و برخوردار از تغيير تدريجي ميباشد. بر اين اساس، روح انسان نيز در تغيير تدريجي هدفمند و در حرکت به سوي مقصد مشخصي است و دگرگونيهايي که در روح انسان پديد ميآيد، همان حرکت به سوي هدف مشخص است و اگر جهت اين حرکت خداوند باشد، ميشود گفت بر اساس حرکت جوهريه، ما به سوي خداوند حرکت ميکنيم؛ چه اين که با ترسيم حرکت جوهريه در روح، انحصار تغيير تدريجي و