محدودي كه در ما پديد آمده را بدانيم و تلاش كنيم قطرهاي از اقيانوس نامحدود محبت خدا را به دست آورده به ديدار او اميدوار شويم.
نقش كاستن از دلبستگيهاي دنيوي در اميد به لقاي الهي
گفتيم اميد به لقاي الهي در درجه اولْ بسته به باور داشتن امكان و تحقق لقاي الهي و داشتن تصور درست از آن است وگرنه براي كساني كه اصل لقاي الهي را منكرند، اميد به لقاي الهي معنا ندارد و آنچه براي آنان متصور است اميد به رحمت و يا عذاب الهي است. پس از آن كه لقاي الهي را باور داشتيم، تلاش كنيم از دلبستگيهاي خود به دنيا كه مانع پرداختن به امور اخروي و از جمله انديشه درباره محبت و لقاي الهي ميشوند بكاهيم. موانع دنيوي سبب ميشوند باورهاي ما از جمله باور به معاد و لقاي الهي بيخاصيت و بياثر گردند. همه ما معاد را باور داريم و ميدانيم دلايل و براهين قطعي و از جمله يك سوم آيات قرآن بر معاد دلالت دارند؛ اما همين كه توجه ما به مظاهر دنيوي جلب ميشود و تعلقات مادي ما را به خود مشغول ميكنند، علاقهاي به پرداختن به قيامت و معاد نداريم و از آنچه ما را متوجه قيامت ميكند گريزانيم. محبتهاي ظاهري، تعلقات مادي، گرفتار شدن در دام شيطان و مخالفت با خواست خداوند انسان را از محبتهاي معنوي به ويژه محبت به خداوند كه عاليترين و خالصانهترين مرتبه محبت است بازميدارد و شوق ديدار با محبوب را در انسان از بين ميبرد و در نتيجه، اميد به لقاي الهي نيز در دل انسان پديد نميآيد. خداوند به كسي كه با تلاش خود به