responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : معارف قرآن المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی    الجزء : 1  صفحة : 97

نزديكترين دوستانشان بگويند. روايتى در كتاب اصول كافى[1] به اين مضمون داريم: «وَ اللهِ لَوْ عَلِمَ اَبُوذَرٍّ ما فِى قَلْبِ سَلْمانَ لَقَتَلَهُ و لَقَدْ آخى رَسُولُ الله(صلى الله عليه وآله) بَيْنَهُما» مى‌دانيم كه حضرت سلمان و حضرت ابوذر از بزرگترين صحابه‌ى پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) بودند؛ آنقدر ايمانشان به هم نزديك بود كه پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) اين دو نفر را (روزى كه عهد اخوت بين مؤمنان ايجاد كرد) برادر قرار داد. خود آن حضرت با اميرالمؤمنين سلام الله عليه برادر شدند. سلمان هم با ابوذر. و با اينكه مرتبه ايمانشان اينقدر به هم نزديك بود؛ باز اين روايت مى‌فرمايد: اگر ابوذر مى‌دانست كه در دل سلمان چه مى‌گذرد، مى‌گفت سلمان كافر است و او را مى‌كشت يعنى آن معرفتى كه سلمان يافته بود آنقدر والاتر و دقيقتر بود كه اگر مى‌خواست بيان كند ابوذر نمى‌فهميد كه چه مى‌گويد و معناى ديگرى استنباط مى‌كرد و خيال مى‌كرد كافر است. حقايقى كه اميرالمؤمنين سلام الله درك مى‌كرد به سلمان هم نمى‌توانست بگويد يعنى قابل بيان نبود. اگر در قالب الفاظ ريخته مى‌شد، معانى ديگرى از آن فهميده مى‌شد. چنانكه در كلمات بسيارى از بزرگان چنين توهماتى شده است و نسبت‌هاى ناروايى به آنها داده‌اند؛ در صورتى كه آنها دامنشان از اين نسبتها در اعتقاد و عمل مبرّا بوده است.

به همين جا گفتار در مورد توحيد ذاتى در نظر عرفا را به پايان مى‌بريم.

 

خدا را تا چه اندازه مي‌توان شناخت؟

انسان تا چه اندازه مى‌تواند خدا را بشناسد و نسبت به او معرفت پيدا كند؟

گاهى در برخى از سخنان يا نوشتارها ديده مى‌شود كه به استناد بعضى از آيات يا روايت مى‌گويند خدا به هيچ وجه قابل شناختن نيست و ما فقط مُجاز هستيم كه خدا را با اوصافى كه در قرآن كريم ذكر شده و اسمائى كه با آنها ناميده شده است؛ در دعاها و در مكالماتمان؛ فرا بخوانيم؛ ما مفاهيم اين كلمات را درست درك نمى‌كنيم و فقط مُجاز هستيم بگوييم خدا خالق است، رازق است، عالم است، حكيم است، مخصوصاً آنچه مربوط به صفات ذات مى‌شود، مثل علم و قدرت و حيات. ما حق داريم فقط اين الفاظ را بكار ببريم ولى نمى‌فهميم كه علم خدا يعنى چه، قدرت خدا يعنى چه.

از طرف ديگر گاهى در بعضى از سخنان و نوشته‌ها ديده يا شنيده مى‌شود كه حتّى ذات


[1] اصول كافى، ج اول صفحه‌ى 401، طبع دارالكتب الاسلاميه كتاب الحجة باب فيما جاء ان حديثهم صعب مستعصب، حديث 2.

اسم الکتاب : معارف قرآن المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی    الجزء : 1  صفحة : 97
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست