پس براى موجود اخروى بعد از ورود در عرصه نهايى و گذراندن عرصات مقدماتى؛ تكليف يكسره و يكنواخت خواهد بود، هدف بالاتر براى اين موجود، وجود ندارد.
امّا سؤال مىشود خدا چرا اين كار را مىكند؛ قبول است كه غايتى براى مخلوق ديگر نيست امّا هدف خدا چيست كه عذاب و رحمت بىنهايت مىدهد؟ هدف نهايى براى خداى متعال ذات و مقتضيات صفاتش است، پس مىتوان گفت هدف نهايى براى انسان عبارت است از رحمت بى پايان و امّا عذاب بالتّبع است. هدف آفرينش جهان پيدايش انسان و هدفِ آفرينشِ انسان، امتحان اوست تا از راه امتحان بندگى را برگزيند:
ذاريات / 56: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ والاِْنْسَ اِلاّ لِيَعْبُدُونَ».
هدف راه مستقيم است:
يس / 61: «وَ اَنِ اعْبُدُونى هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ».
ولى چون اختيار است، بايد كوره راه هم باشد، و راهها به نتائج اخروى منتهى مىشود، يا رحمت الهى كه هدف بالاصاله است و يا عذاب الهى كه هدف بالتبع است.
مراتب فعل الهى
افعالى ارادى و اختيارى انسان، از مبادى خاصى سرچشمه مىگيرد و مراتبى را مىگذارند تا به تحقق خارجى برسد؛ آيا در مورد افعال الهى نيز مىتوان مراتبى فرض كرد كه از مبادى خاصى شروع مىشود و مراحلى را بگذراند تا به مرحلهى تحقق عينى برسد؟
از آن جهت كه فعل خدا، به معناى مصدرى، يعنى حيثيت صدور از پروردگار، امر تدريجى و زمان دار نيست؛ براى فعل خدا مراتب زمانى نمىتوان قائل شد ولى از لحاظ حاصل مصدر و نتيجهى فعل چون ممكن است «زمانى» باشد، جاى اين هست كه اين فرض دربارهى آن مورد توجه قرار گيرد كه: فعل خدا، يعنى مخلوق خدا، مصنوع خدا، متَعلَّقِ فعل به معناى مصدرى؛ آيا مراتبى دارد يا نه؟
البته موجودات مادّى خود مراتبى دارند و حركات و تغييراتى در آنها پديد مىآيد تا به مرتبهى كاملترى مىرسند ولى منظور از مراتب فعل، تغييراتى كه در خود آن پيدا مىشود؛ نيست. آيا براى اشياء خارجى از آن جهتى كه مخلوق خدا هستند و انتساب به او دارند و خدا آنها را ايجاد كرده است، در ايجاد مىتوان مراتبى فرض كرد كه به خدا انتساب داده شود يا نه؟