ماهيت (جنس)، داراي «وحدت جنسي» است، و هر فردي از ماهيت، داراي «وحدت عددي» ميباشد و اين وحدت بالذات صفت وجود آن است.
8. افراد کثير از يک ماهيت، «واحد بالنوع»، و انواع کثير از يک جنس «واحد بالجنس» ناميده ميشوند که اوصافي بالعرض براي آنها بهشمار ميرود.
9. وحدت و کثرت و همچنين «عدد»، مفاهيمي انتزاعي و از قبيل معقولات ثانيه ميباشند.
10. وحدت مفهومي اختصاصي به ماهيات ندارد و هرکدام از معقولات ثانيه (مانند مفهوم وجود) نيز متصف به وحدت مفهومي ميشود، چنانکه بيش از يکي از آنها متصف به کثرت ميگردند.
11. مفهوم وجود هيچگونه ترکيبي ندارد، و نه جنس و فصلي براي آن تصور ميشود، نه خودش جنس يا فصل براي ماهيتي بهشمار ميآيد.
12. متواطي مفهومي است کلي که صدق آن بر همه مصاديق يکنواخت باشد، مانند مفهوم جسم.
13. مشکک مفهومي است کلي که صدق آن بر افراد متفاوت باشد، مانند مفهوم سفيدي و سياهي.
14. مفهوم وجود از مفاهيم تشکيکي است که صدق آن بر موجودات مختلف، يکسان نيست.
15. قائلين به اصالت ماهيت چند نوع تشکيک را در ماهيات پذيرفتهاند، از قبيل تشکيک در کميت و کيفيت، ولي قائلين به اصالت وجود منشأ اين تشکيکات را اختلاف در وجود ميدانند.
16. اصحاب حکمت متعاليه نوع ديگري از تشکيک براي وجود عيني قائل هستند که آن را «تشکيک خاصي» مينامند، و ويژگي آن اين است که دو موجود از يکديگر مستقل نباشند و يکي از مراتب ديگري باشد.